تف سر بالا؟
با ترانه از تاکسی پیاده شدیم. همین که در را بستم و باقی پول را گرفتم در حین رد شدن از خیابان یک تاکسی دیگر که در خلاف جهت حرکت می کرد و سر چهارراه، پشت چراغ قرمز ایستاده بود و ما را هم دیده بود که از تاکسی پیاده شده بودیم، مسیری را که از آن عبور کرده بودیم با انگشت نشان داد و من با اشاره گفتم: "نه".
به ترانه گفتم: "کسی نیست که بگه آخه مرد حسابی مگر ندیدی که ما از تاکسی در خلاف جهت تو پیاده شدیم؟ دوباره برگردیم؟"
عرض خیابان را طی کردبم. هنوز چند قدمی نرفته بودیم که گوشیم زنگ زد.
-"الو"
-"این یارو چیزه رو که یادتون رفته با خودتون ببرین"
-"باشه برمیگردیم"
برگشتیم. چراغ سبز شده بود و تاکسیه رفته بود. خیلی صبر کردیم تا تاکسی بعدی را سوار شویم و برگردیم.
عرض خیابان را طی کردبم. هنوز چند قدمی نرفته بودیم که گوشیم زنگ زد.
-"الو"
-"این یارو چیزه رو که یادتون رفته با خودتون ببرین"
-"باشه برمیگردیم"
برگشتیم. چراغ سبز شده بود و تاکسیه رفته بود. خیلی صبر کردیم تا تاکسی بعدی را سوار شویم و برگردیم.