اینگیلیسیا
والله بابام جان دوروغ چرا؟ تا قبر آ آ آ آ. ما که خودمان به چشم خودمان ندیدیم ولی این همسادهمان امروز در دکان نانوایی میگفت: "یکصد کرور اینگیلیسیا آمده اند داخل دریای ولایت ایران شده اند و دولت هم آنها را دست بند زده و تحت الحفظ بردهان کمیسری و میخان بلانسبت چوب توی ماتحت آنها بکنند. تا آنها باشند دیگر داخل دریای ولایت ایران نشوند. هر چند ما خودمان به چشم خودمان ندیدیم ولی همسادمان که دیده بود می گفت که نشسته بودند و پیتزا کوفت میکردند و یک خانم محجبه ای هم داخل آن ها بود که مدام سیگار میکشید. ما اگر جای دولت بودیم مثل خود اینگیلیسیا باهاشان رفتار میکردیم که به اسیراشان آش خورده آجر میدادند با روغن مار هندی."
یادش بخیر دائی جان ناپلئون، غلام حسین خان نقشینه را میگویم، ایکاش بود و میگفت: "آقا گول این اینگیلیسیا را نخورید. این خبیثها را ما میشناسیم که چطور با هزار کلک و فریب و نیرنگ جنگهای ممسنی و کازرون را به راه انداختن. حالا هم فقط ما میدونیم که چی توی اون کله پوکشونه. اینا همش کلک خودشونه. مگه میشه اینگیلیسیا داخل ممکلتی بشن و خودشون نفهمن؟ با اینهمه ماهواره و آنتن و کوفت و زهرمار دیگه ای که هست؟ خب معلومه که میگن ما جایی نرفته ایم. آقا اونا هر جا برن میگن مال خودمونه. آقا الانم نشستن و تو دلشون دارن به ما میخندن یا ایهالنــــــــــــــــــاس."
ولی دریغ که دیگر نه دایی جان ناپلئون مانده و نه مش قاسم، زنده یاد پرویز فنی زاده را میگویم، که تازه این دومی خیلی زودتر از اولی از میان ما رفت.
یادش بخیر دائی جان ناپلئون، غلام حسین خان نقشینه را میگویم، ایکاش بود و میگفت: "آقا گول این اینگیلیسیا را نخورید. این خبیثها را ما میشناسیم که چطور با هزار کلک و فریب و نیرنگ جنگهای ممسنی و کازرون را به راه انداختن. حالا هم فقط ما میدونیم که چی توی اون کله پوکشونه. اینا همش کلک خودشونه. مگه میشه اینگیلیسیا داخل ممکلتی بشن و خودشون نفهمن؟ با اینهمه ماهواره و آنتن و کوفت و زهرمار دیگه ای که هست؟ خب معلومه که میگن ما جایی نرفته ایم. آقا اونا هر جا برن میگن مال خودمونه. آقا الانم نشستن و تو دلشون دارن به ما میخندن یا ایهالنــــــــــــــــــاس."
ولی دریغ که دیگر نه دایی جان ناپلئون مانده و نه مش قاسم، زنده یاد پرویز فنی زاده را میگویم، که تازه این دومی خیلی زودتر از اولی از میان ما رفت.
7 Comments:
یک کار درست حسابی یک دست وبه جا از صاحب قلمی نکته سنج وفیلم شناس
استخوان خرد کرده ودود چراغ خورده
بابا دس خوش
با درود
.
نام ونام خاوندادگی و محل اقامت شما همیشه برایم سئوال بوده است آیا شما ایرانی هستید ؟
به هر حال هر کجایی که باشید
نوروزتان خجسته باد
..
از وقتی فرهاد رفته
این ترانه ی او نزدیکیهای عید که میشه از رادیو ایران پخش میشه !!!ا
..
تا وقتی سیاست پدر مادر نداره
میتونیم بگیم کار کار انگلیسیهاست نه کار کار امریکاییهاست شاید هم کار کار همین ایرانی های خودمونه
...
یاد آن سریال به یاد ماندنی هم به خیر
...
پیروز باشید
با سلام
از پیام هایتان سپاسگزارم
هم اکنون در شرایطی هستم که نمی توانم به اینترنت دسترسی داشته باشم(علتش عوارض خانه تکانی نوروز است که گریبانم را گرفته و مرا دچار عارضه فیزیکی نموده است) در فرصتی مناصب پاسخ پیام های صمیمیانه تان را خواهم نوشت
شاد و سلامت باشید
کار که همیشه کار انگلیسهاست
اما ما و همسادهامان از این در عجبیم که چن کیلومتر داخا آبهای دریای مملکتمان آن هم از طرف جنوب که بیشتر به هواپیماهای اف 18 و اف 14 عموسام
نزدیکه،چه سوژه ای برای جاسوسی هست؟
با درود
از اینکه وقت خود را گذاشته و به وبلاگ های کوچک مان سر سزدید سپاسگزارم
ترانه و سالار دو فرزندم هستند و همسرم فیروز وبلاگ نویس نیست
اهل وبگردی هست ولی بیشتر در ارتباط با کارش و جستجو در مورد سئوالاتی که در ارتباط با زندگی روزمره از درس و ورزش و موسیقی فرزندان گرفته تا تحقیق در مرد استفاده ظروف تفلونون در منزل و... و گاه گاهی هم حسابی وقت می گذارد و وبلاگهای ما را می خواند البته به صورت شفاهی در جریان تک تک پست های ما ودوستان وبلاگی و پیام ها وپست هایشان هست وقتی اولین بار که با وبلاگ شما آشنا شدم و از پست های شما برایش گفتم از من خواست خواندن مطالب وبلاگ شما را از دست ندهم.
باقی پیام باشد برای وقتی دیگر
بدرود
سلام
در کل از دست نوشتهات خوشم اومد. آفرین.
به من هم سر بزن و تو هم نظرت رو بگو...
یادت نره ها !
آقای مستر امیر: ما کجا باید دنبال شما بگردیم؟. بلانسبت علم غیب که نداریم
ارسال یک نظر
<< Home