دیکته، زندگی، خانوم و ما
زندگی مانند یک دیکته است. هی می نویسیم و هی پاک میکنیم. هی مینویسیم و هی پاک میکنیم غافل از این که یک روز یهو میگن: "ورقه ها بالا".
متن یک اساماس
این یعنی اینکه زندگی اولن دیکته است ودومن گذراست. ما هم میگوییم حق با شماست و ما هم باور داریم. بنابراین در این گذر هیچ حرجی بر هیچ کس نیست. فقط و فقط با مدد از کلمه گذرا. شما مگر بر قطرههای آب رودخانهها که به روی هم میغلطند، خرده میگیرید؟
گیرم ما یک دیکتهای را نوشتیم و دیدیم غلط نیست و پاکش نکردیم. در آنجا و در آن صورت که نمیتوانیم باز هم تا ابد ورقهها را بالا نبریم.. بالاخره میخاهیم نمره بگیریم.
(آخرش هم نهفهمیدیم که این ابد یعنی چه و چه قدر؟ و همین را میدانیم که یعنی خیلی زیاد. حتا آنطرف ِ آندنیا هم هست و آن طرف طرف تراش، هم . بیشتر از این عقلمان قد نمیدهد.) البته ما فکر میکنیم که هر لجظه آمادهایم ورقهمان را بدهیم. بفرمایید. ولی تا جایی که بهمان دیکته گفته اند. اصلنم بد نیست. تازه دلتان هم بسوزد که آنجا مثلن صادق هدایت را که ما خیلی دوست میداریم میبینیم. چرا؟ چون خودش گفت. در دستخطی بر روی میز آخرین اتاقش ، "دیدار به قیامت".
متن یک اساماس
این یعنی اینکه زندگی اولن دیکته است ودومن گذراست. ما هم میگوییم حق با شماست و ما هم باور داریم. بنابراین در این گذر هیچ حرجی بر هیچ کس نیست. فقط و فقط با مدد از کلمه گذرا. شما مگر بر قطرههای آب رودخانهها که به روی هم میغلطند، خرده میگیرید؟
گیرم ما یک دیکتهای را نوشتیم و دیدیم غلط نیست و پاکش نکردیم. در آنجا و در آن صورت که نمیتوانیم باز هم تا ابد ورقهها را بالا نبریم.. بالاخره میخاهیم نمره بگیریم.
(آخرش هم نهفهمیدیم که این ابد یعنی چه و چه قدر؟ و همین را میدانیم که یعنی خیلی زیاد. حتا آنطرف ِ آندنیا هم هست و آن طرف طرف تراش، هم . بیشتر از این عقلمان قد نمیدهد.) البته ما فکر میکنیم که هر لجظه آمادهایم ورقهمان را بدهیم. بفرمایید. ولی تا جایی که بهمان دیکته گفته اند. اصلنم بد نیست. تازه دلتان هم بسوزد که آنجا مثلن صادق هدایت را که ما خیلی دوست میداریم میبینیم. چرا؟ چون خودش گفت. در دستخطی بر روی میز آخرین اتاقش ، "دیدار به قیامت".
(نکند میخاهید بفرمایید قیامت یعنی هرگز؟)
بفرمایید خانوم. اینم ورقه ما.
***
وای خانوم اجازه: "ما یه چیزی جا انداختیم خانوم. میشه بنویسیمش خانوم ؟ خانوم توروخدا خانوم. یه کلمس خانوم. خانوم این لباس چقدر بهتون میاد خانوم. خانوم والله به کسی نمیگیم خانوم. یه تشدیده خانوم. خانوم اون پژو دویست و شیشه ِ آبی متالیکه مال شماس خانوم؟ شیشه هاش کثیف بود امروز ما شستیمش خانوم. خانوم"
بفرمایید خانوم. اینم ورقه ما.
***
وای خانوم اجازه: "ما یه چیزی جا انداختیم خانوم. میشه بنویسیمش خانوم ؟ خانوم توروخدا خانوم. یه کلمس خانوم. خانوم این لباس چقدر بهتون میاد خانوم. خانوم والله به کسی نمیگیم خانوم. یه تشدیده خانوم. خانوم اون پژو دویست و شیشه ِ آبی متالیکه مال شماس خانوم؟ شیشه هاش کثیف بود امروز ما شستیمش خانوم. خانوم"
2 Comments:
آره درسته جان ياد اين جمله از نيچه افتادم كه ميگه عظمت مرد بازيافتن جديت بازيهاي دوران كودكي است.
اگر هزاز نفر هزار تاویل وتفسیر ومعنی متفاوت از زندگی داشته باشند ودر مورد نهصدونودونه تای آن با هم اختلاف نظر داشته باشند و از اندک انصافی هم برخوردارباشندبا هم بر سر قبول تعبیر زندگی بر اساس محتوای آن اس ام اس که زندگی را دیکته دانسته وسایر قضایابا هم به توافق میرسندو این همان چیزی است که درفلسفه به آن جبر دربرابر اختیارنام مینهند نهادنی که اگر در تمام دنیا اینگونه نباشددر مرزوبوم ما حتمی است
ارسال یک نظر
<< Home