دوشنبه، شهریور ۱۳، ۱۳۸۵

قاصدک


نشد که ما قاصدک ببینیم و یادی نکنیم از قاصدک ِمهدی اخوان ثالث به ویژه که اینروزها (البته چهارم شهریور) سالگرد پرواز این شاعر گرانقدر ایرانی است همراه با قاصدک هایی که آمده بودند او را با خود ببرند و بردند.
قاصدک !
هان ، چه خبر آوردی؟
از کجا، وزکه خبر آوردی؟
خوش خبر باشی،
اما، اما گرد بام و در من بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری، نه زدیار و دیاری، باری
برو آن جا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که ترا منتظرند
قاصدک! در دل من همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصدک تجربه‌های همه تلخ با دلم می گوید
که دروغی تو، دروغ که فریبی تو، فریب
قاصدک! هان، ولی ... آخر .... ای وای !
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام، آی! کجا رفتی؟ آی ...!
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی جایی؟
در اجاقی -طمع شعله نمی بندم- خردک شرری هست هنوز؟
قاصدک !
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می‌گریند