فال بهمن ماه هشتاد و چهار
ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
ازین باد ار مدد خاهی چراغ دل برافروزی
ازین باد ار مدد خاهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خرده ای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
طریق کام بخشی چیست ترک کام خود کردن
کلاه سروری آنست کز این ترک بردوزی
کلاه سروری آنست کز این ترک بردوزی
سخن در پرده می گویم چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
ندانم نوحه قمری به طرف جویباران چیست
مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی
مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی
میی دارم چو جان صافی و صوفی می کند عیبش
خدایا هیچ غافل را مبادا بخت بد روزی
خدایا هیچ غافل را مبادا بخت بد روزی
جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع
که حکم آسمان اینست اگر سازی وگر سوزی
که حکم آسمان اینست اگر سازی وگر سوزی
به عیب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم
بیا حافظ که جاهل را هنی تر می رسد روزی
بیا حافظ که جاهل را هنی تر می رسد روزی
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home