ما، علی دایی، برانکو و دیگران
فوتبال جام جهانی برای ما تمام شد. همان طوری شد که پیش بینی میشد. جمله بسیار درستی است که: "ما همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید". این نمیشود که مثلن خیلی جاها آخر باشیم و بخاهیم مثلن در فوتبال اول باشیم. این را اگر در وبلاق قبلی نمیتوانستیم بگوییم،- چرا که طبق نظریه خودمان هم، آیه یاس خاندن بود که اصلن خوشمان نمیآید از آیه یاس خاندن- ولی حالا میتوانیم بگوییم:
در دنیایی که ما داریم میبینیم، فقط سیستم است که موفق است، یا موفق نیست.دنیایی که بسوی دهکده ِ جهانی شدن دارد میرود،- نگویید ندارد میرود، میرود و ما آخرین هورا هایمان را داریم برای خودمان می کشیم-، ایناست که مثلن در زمینه فوتبال، خیلی که همت کنیم بتوانیم فقط به مرحله مقدماتی بازی ها برویم. حالا بعضی وقتها تا یک جایی مقاومت میکنیم- مثل نیمه اول بازی ایران و مکزیک- ولی تا همان جاست. در نیمه دوم دیگر تمام شده ایم. امر بر ما مشتبه نشود که حالا که یک نیمه خوب بازی کردیم دیگر تمام است و متوقع باشیم که برنده بازی باید ما باشیم. هر چند اگر در جایی درز نکند خود ما هم همچین بفهمی نفهمی احساس برد در نیمه دوم را داشتیم، و حس شیرینی که به ما می گفت: "آخر بازی باید بروید به خیابان و بوق بزنید. ولی نرفتیم و بوق نزدیم. آن هایی که با برنامه ریزی کار می کنند و سیستم دارند، کار را هم تمام می کنند. متاسفانه تمام کردن کار معمولن با ما نیست. البته در پایان هر شکستی که در همه زمینه ها کم هم نیست، روزنامه ها و مجلات و صدا و سیما و ... شروع به اظهار فضل می کنند که چه باید بکنیم و چه باید نکنیم که دوره بعد این طور نشود و ...-مانند خود ما در این جا- ولی ما که به قول معروف چشممان آب نمی خورد و خیلی وقت است که این گونه نقدهای بعد از شکست را گوش نمی دهیم. شما هم می توانید این وبلاق را نخانید اگر فکر میکنید که نصیحت و تجربه و فلان است.
در دنیایی که ما داریم میبینیم، فقط سیستم است که موفق است، یا موفق نیست.دنیایی که بسوی دهکده ِ جهانی شدن دارد میرود،- نگویید ندارد میرود، میرود و ما آخرین هورا هایمان را داریم برای خودمان می کشیم-، ایناست که مثلن در زمینه فوتبال، خیلی که همت کنیم بتوانیم فقط به مرحله مقدماتی بازی ها برویم. حالا بعضی وقتها تا یک جایی مقاومت میکنیم- مثل نیمه اول بازی ایران و مکزیک- ولی تا همان جاست. در نیمه دوم دیگر تمام شده ایم. امر بر ما مشتبه نشود که حالا که یک نیمه خوب بازی کردیم دیگر تمام است و متوقع باشیم که برنده بازی باید ما باشیم. هر چند اگر در جایی درز نکند خود ما هم همچین بفهمی نفهمی احساس برد در نیمه دوم را داشتیم، و حس شیرینی که به ما می گفت: "آخر بازی باید بروید به خیابان و بوق بزنید. ولی نرفتیم و بوق نزدیم. آن هایی که با برنامه ریزی کار می کنند و سیستم دارند، کار را هم تمام می کنند. متاسفانه تمام کردن کار معمولن با ما نیست. البته در پایان هر شکستی که در همه زمینه ها کم هم نیست، روزنامه ها و مجلات و صدا و سیما و ... شروع به اظهار فضل می کنند که چه باید بکنیم و چه باید نکنیم که دوره بعد این طور نشود و ...-مانند خود ما در این جا- ولی ما که به قول معروف چشممان آب نمی خورد و خیلی وقت است که این گونه نقدهای بعد از شکست را گوش نمی دهیم. شما هم می توانید این وبلاق را نخانید اگر فکر میکنید که نصیحت و تجربه و فلان است.
این از این. و اما یک مطلب دیگر هم هست که باید بگوییم والا ما را میکشد. البته بی ارتباط با مطلب بالا نیست. و آن این است که:
چرا این را نمیفهمیم که در چه موقعی باید کنار بکشیم و اعلام بازنشستگی کنیم؟ یعنی چرا وقتی مثلن از سوپرمارکت، -همان بقالی خودمان-، پنیر میخریم به تاریخ مصرفش نگاه میکنیم ولی تاریخ مصرف خودمان را به قول معروف: "لایف تایم گارانتی" میبینیم؟
مثال: من یک تصویری بدهم از بازی کنی در تیم ملی کشورمان به نام علی دایی با یک افتخار جهانی.-به بینید نمیگویم ایرانی که میگویم جهانی- یعنی آقای گل مسابقات ملی در تاریخ ِفوتبال ِ عالم و دنیا و جهان و .... و آنهم این است:
خبر:- البته در عالم رویا، اشکالی که ندارد؟-
روابط عمومی فدراسیون فوتبال کشور اعلام کرد که آقای علی دایی کاپیتان تیم ملی فوتبال کشورمان در پنج دقیقه اول بازی ایران و مکزیک در زمین ظاهر خاهد شد و بعد از آن با جهان فوتبال برای همیشه خداحافظی کرده و بازوبند کاپیتانی را به ...می سپارد.
یک لحظه به این پایان فکر کنید. به پایانی که یک انسان میتواند برای خودش رقم بزند. اگر یک لحظه کمه، بیشتر فکر کنید. چند دقیقه یا چند ساعت فکر کنید که بعد از پایان پنج دقیقه اول بازی ایران و مکزیک در موقع تعویض علی دایی، چه اتفاقی می افتد. چند نفر این قهرمان را و به چه شکلی بدرقه می کنند. کلیه تماشاگران استادیم، کلیه خبرگزاری ها، تلویزیون ها، ماهواره ها و به قول آمارها حدود سه میلیارد نفر در سراسر جهان و به طور زنده، که در بین آنها هفتاد میلیون ایرانی هم هست.
و در صورت باخت تیم ملی در آن مسابقه آیا همه به این نمی اندیشیدند که:
"اگر علی دایی بود حتمن میبردیم."
اگر این را یاد گرفتیم، رستگاری در انتظارمان است و اگر یاد نگرفتیم، خیلی چیزهای دیگری در انتظارمان است که مسلمن رستگاری توی آنها نیست. این را به همه هفتاد میلیون ایرانی میگویم. علی دایی که یکی از بزرگترین هایش هم بود. اتفاقن.
خدا حافظ علی دایی؟ خدا حافظ برانکو ایوانکویچ؟ امیدواریم که، چهار سال بعد، بتوانیم حداقل همین جایی باشیم که الان هستیم. هر چند سق ّمان سیاه است. آنهایی که میتونند به ما امیدواری بدهند، بسم الله.
چرا این را نمیفهمیم که در چه موقعی باید کنار بکشیم و اعلام بازنشستگی کنیم؟ یعنی چرا وقتی مثلن از سوپرمارکت، -همان بقالی خودمان-، پنیر میخریم به تاریخ مصرفش نگاه میکنیم ولی تاریخ مصرف خودمان را به قول معروف: "لایف تایم گارانتی" میبینیم؟
مثال: من یک تصویری بدهم از بازی کنی در تیم ملی کشورمان به نام علی دایی با یک افتخار جهانی.-به بینید نمیگویم ایرانی که میگویم جهانی- یعنی آقای گل مسابقات ملی در تاریخ ِفوتبال ِ عالم و دنیا و جهان و .... و آنهم این است:
خبر:- البته در عالم رویا، اشکالی که ندارد؟-
روابط عمومی فدراسیون فوتبال کشور اعلام کرد که آقای علی دایی کاپیتان تیم ملی فوتبال کشورمان در پنج دقیقه اول بازی ایران و مکزیک در زمین ظاهر خاهد شد و بعد از آن با جهان فوتبال برای همیشه خداحافظی کرده و بازوبند کاپیتانی را به ...می سپارد.
یک لحظه به این پایان فکر کنید. به پایانی که یک انسان میتواند برای خودش رقم بزند. اگر یک لحظه کمه، بیشتر فکر کنید. چند دقیقه یا چند ساعت فکر کنید که بعد از پایان پنج دقیقه اول بازی ایران و مکزیک در موقع تعویض علی دایی، چه اتفاقی می افتد. چند نفر این قهرمان را و به چه شکلی بدرقه می کنند. کلیه تماشاگران استادیم، کلیه خبرگزاری ها، تلویزیون ها، ماهواره ها و به قول آمارها حدود سه میلیارد نفر در سراسر جهان و به طور زنده، که در بین آنها هفتاد میلیون ایرانی هم هست.
و در صورت باخت تیم ملی در آن مسابقه آیا همه به این نمی اندیشیدند که:
"اگر علی دایی بود حتمن میبردیم."
اگر این را یاد گرفتیم، رستگاری در انتظارمان است و اگر یاد نگرفتیم، خیلی چیزهای دیگری در انتظارمان است که مسلمن رستگاری توی آنها نیست. این را به همه هفتاد میلیون ایرانی میگویم. علی دایی که یکی از بزرگترین هایش هم بود. اتفاقن.
خدا حافظ علی دایی؟ خدا حافظ برانکو ایوانکویچ؟ امیدواریم که، چهار سال بعد، بتوانیم حداقل همین جایی باشیم که الان هستیم. هر چند سق ّمان سیاه است. آنهایی که میتونند به ما امیدواری بدهند، بسم الله.
2 Comments:
همانطوری که خودت گفتی این سیستم است که حرف اول و اخر را میزند من نمی دونم که چرا تو این مملکت ترور شخصیت اینقدر جا باز کرده این دایی اگر 37 سالش و نباید بازی کنه چرا دعوت شده به تیم ملی ؟ ایا اگر ما بازی را می بردیم حتی اگر دایی بازی زعیفی داشت اینطور راجع به او صحبت می شد ؟ بالاخره دایی در یک مقطعی کلی افتخار برای ما ایرانی ها کسب کرده فکر نمی کنید نیابد با هاش اینطور برخورد بشه
خانم انابلی. شما راست می گویید. ما هم آرزو داشتیم همان عاقبتی که برای او آرزو کردیم نصیبش بشود ولی عدم احساس وی در مورد بازنشستگی این جوری اش کرد. ما میدان بزرگترین تجلیل از وی را تصویر کردیم ولی تجلیل بعدی را از او باید حداکثر در مسابقه مثلن صباباتری و پرسپولیس- بکنیم.
ارسال یک نظر
<< Home