دوشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۵

La Strada

نمایی از فیلم جاده، که در آن جولیتا ماسینا- جرسومینا-، به تصور اینکه
آنتونی کویین - زامپانو-مرده است، پلک چشم او را بالا میزند

فیلم جاده اثر بی بدیل فدریکو فلینی بهترین فیلمی بوده که ما تا بحال دیده ایم. به نظر شما بهترین فیلمی که در زندگی دیده اید چه فیلمی است؟ ممکن است نظر بدهید؟ اگر هم ممکن نیست، نظرتان را نگه دارید برای خودتان و ترشی بیاندازید. ترشی نظر خیلی خوشمزه است. شونصد تا فیلم ردیف نکنید ها؟ خوب فکر کنید. یک فیلم (فقط یک فیلم) را نام ببرید. اگر شناسنامه آنرا هم بچسبانید کنار نظرتان که فبها و الا غمی نیست. ولی بالاغیرتن نام کارکردانش را حداقل ذکر کنید. شاید به این وسیله بتوانیم باب بحثی سینمایی را در این وبلاق بگشاییم، گشودنی.

10 Comments:

At ۲/۱۱/۱۳۸۵ ۷:۰۱ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

والله من نفهمیدم درباره فیلم جاده نظر بدیم یا بهترین فیلمی که دیدیم رو از نظر خودمون بگیم؟؟؟ روشنمون کنین لطفا!!!
(حسام)

 
At ۲/۱۱/۱۳۸۵ ۷:۱۶ بعدازظهر, Blogger MMB said...

از کامنت شما سپاسگزارم هرچند که تقریبن معلوم بود ولی ما متن را عوض کردیم. جاده را ول کنید فیلم شما چیست؟

 
At ۲/۱۲/۱۳۸۵ ۱۱:۳۹ بعدازظهر, Blogger MMB said...

حسام من فکر میکنم که فقط من و تو هستیم که با هم یک مبادلاتی داریم. چطوره بهم تلفن کنی تا در باره سینما با هم حرف بزنیم؟ ها؟

 
At ۲/۱۳/۱۳۸۵ ۵:۲۳ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

khastam gheseye hosein kord benvisam ama chon faghat gofti ye kalame:Gladiator.

 
At ۲/۱۸/۱۳۸۵ ۱۰:۳۲ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

ميدونی،مدتهاست که از تعيين بهترينها،بدترينها،زيباترينها،زشت ترينها و خيلی ترينهای ديگه خسته شدم و گذاشتم کنار(از کنارهم بر نمی دارم!!) در واقع با گذر زمان وقتی آرای آدمهای بزرک رو راجع به چيزهای مختلف می بينم و ژرفای ديدشون را حتی نه کامل،فقط يک کم احساس ميکنم،حس حقارت عجيبی بهم دست ميده و یه خوره ميفته رو جونم که چرا خيلی وقتا با حس دانايی کاذب نسبت به بعضی چيزا قضاوتهای عجولانه کردم.غريبه اين حس که چه چيزهای زيادیه که نميدونم و شايد هرگز مجال اونرو پيدا نکنم که بفهمم که مرگ گاهی نشسته است و در سايه به ما مينگرد.
بسيار دوست داشتم که حرافی نميکردم و همانطور که خواسته ای يک کلام و والسلام اما چه سود که در برابر وسوسه جام می مغانه هم با مغان زدن ناتوانم.فيلمهای زيادی هست که بسيار دوست دارم، هرکدام به يک نحوی، و جدا از گفتن اينکه کداميک بهترين هستند ناتوانم.آخرين وسوسه مسيح،چشمان باز بسته،درخشش،بی خوابی،مخمل آبی،جاده،جوليتای ارواح،آمارکورد،ماه تلخ(پولانسکی)ماهی بزرگ فقط قسمتی از ليست هستند. تا بعد مطلب طاعت و پيمان و صلاح از من مست
که به پيمانه کشی شهره شدم روز الست
من هماندم که وضو ساختم از چشمه عشق
چار تکبير زدم يکسره بر هرچه که هست.

يا حق

 
At ۲/۱۹/۱۳۸۵ ۷:۳۸ بعدازظهر, Blogger MMB said...

ببین سردار، شاید بهتر بود اینطور سوال مطرح میشد که اگر قراربود که شما محکوم به حبس ابد باشید و حق دیدن یک فیلم را برای تمام عمر داشته باشید آن فیلم چه فیلمی است؟

 
At ۲/۲۲/۱۳۸۵ ۲:۱۴ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

اگر قرار باشه یک فیلم برای همه عمر باشه من پدر خوانده1 رو با خودم میبرم چون در این فیلم بسیاری از احساسات آدمی به تصویر در آمده مثل شادی در جشن عروسی, عشق در رابطه مایکل, قدرت در رفتار دن کرلیون, انتقام در ترور جان, ترس در جلوی بیمارستان,بیرحمی در قتل شوهر خواهر,زندگی ومرگ در بازی دن کرلیون با نوه و پیر شدن شخصیتها تصویر تمام نمای خود زندگیست دست فورد کاپولا درد نکنه!

 
At ۲/۲۲/۱۳۸۵ ۹:۳۷ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

Se7enبه کارگردانی دیوید فینچربهترین فیلمی است که تا به حال دیده ام؟؟؟.
Se7enیک فیلم جنائی پلیسی!!!
تاثیر گذارترین فیلم ها را میتوان در ژانرفراگیرجنائی پلیسی یافت زیراجنایات ِبشری ِزندگی ِمعمول به علت عریان بودنشان کمتر توجه را جلب میکنند وبیشتر با بی اعتنائی روبرو میشوند-ولی یک اثرجنائی جنایت را به پس ِ پشت ِ ماجرا کشیده وآن را پنهان میکند وهمین مستوری است که آن را جذاب کرده وآتش اشتیاق را در بیننده شعله ور میکند!
هم از این روست که کافکای بزرگ علت اصلی شهرت جهانی هملت شکسپیر را جنائی بودن آن میداند-چه هسته ی مرکزی واقعه ی این نمایشنامه رازی است که رفته رفته آشکار میگردد-ولی مگر رازی بزرگتر از جستجوی حقیقت هست؟؟؟-شعر هم چیزی نیست جز سفری در جستجوی حقیقت-حقیقتی که افق وار در دور دست ایستاده وبه همان اندازه که ما به آن نزدیک میشویم از ما فاصله میگیرد!!!
Se7enفیلمی تماما ً انسانی!!!
Se7en به بنیادی ترین خصوصیات سرشت بشر ِ زمینی میپردازد-ویژگیهائی که چون شیرازه ای اوراق ِ سُست پیوند ِ کتاب ِزندگی آدمها را به هم متصل کرده با نُضج ِ نطفه ی انسان به زندگی راه یافته وتا انسان هست با او همراه خواهد بود!!!
به گویش دیگر با تکیه به دین واسطوره وخلاقیت هنری به جهانشمول ترین وجوه مشترک بین انسانها (پُرخوری-طمع-تنبلی-خشم-غرور-شهوت پرستی-ورشک)این عجایب اعجاب انگیز پرداخته-نیک میداند این تنها زیبائی نیست که جذابیت دارد-اوج ِ زشتی ها هم دلربائی خاص خود را دارد.مگر ندیده ایم که هدایت بزرگ در بوف کور برجستگی ِ پیر مرد ِخنزر پنزری این شمایل زشتی وپلیدی را تا یک نیمچه خدا ارتقا میدهد وشاید به همین دلیل باشد که ما وقتی میخواهیم کمدی الهی دانته را بخوانیم یک راست به سراغ دوزخ میرویم.آیا این بدان دلیل نیست که ما از قبل خود را دوزخی میدانیم؟؟؟

 
At ۲/۲۲/۱۳۸۵ ۹:۴۳ قبل‌ازظهر, Blogger MMB said...

در مورد رفتن به سراغ کمدی الهی. من خودم هم بار اول به سراغ دوزخ رفتم. تعریف بهشت رو زیاد میشنویم. هر چند بیشتر تهدید به جهنم میشویم تا تشویق به بهشت. شاید هم این ذات ادمی است که بخواهد بیشتر مجازات شود و ترس از مجازات باعث شود بهتر زندگی کند. ولی من از آنرو دوزخ را انتخاب کردم که ببینم به غذابش می ارزه که خطا کنم یا نه؟

 
At ۲/۲۸/۱۳۸۵ ۱:۰۲ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

جان_ عزیز

راستش انتخاب یک فیلم خیلی سخت_ چون آدم نمی تونه انتخاب کنه ولی یکی از فیلمایی که خیلی خوشم اومد و با تمام احساساتم رابطه برقرار کرد آسمان برلین اثر ویم وندرس بود

 

ارسال یک نظر

<< Home