دوشنبه، فروردین ۱۴، ۱۳۸۵

دگرگونی های اساسی یا تغییرات جزیی در وبلاق بدوبیا

قرار بود هر وقت که دگرگونی های اساسی که همان تغییرات جزیی در وبلاق بدوبیا انجام شد ما یک لینکی به شما بدهیم . در این مورد اعلام کنیم که در سال جدید فقط در مورد این قضیه ما با شما ارتباط داریم به طریق نامه های برقی و از این به بعد دیگر از ما ایمیلی دریافت نمی کنید مبنی براینکه بدوبیا به روز شده بشتابید. هفته ای یکباراگر خاستید کلیک کنید و مطالب یک هفته که کمتر از یکی نیست را ببینید. نخاستید هم نخاستید. و حالا دگرگونی های اساسی یا تغییرات جزیی:
یک: عکسهای تخته سیاه را لینک دادیم از دات کامش. گاهی خودم سوژه میدزدم ازعکسهاش. خیلی کیف داره.
دو: تنها کاری که میتوانم بکنم که بگویم من رویایی و شعرش را همیشه و خیلی دوست داشته ام، همین کاری است که کرده ام. من روزی نیست که یاد "تصویر این شکستگی اما سنگنین است" نیافتم و با خودم زمزمه نکنم. خوب اینه که وبلاقش را لینک دادیم در دنیای یدالله رویایی
سه: ستاره های متن وبلاق را از جایی آورده بودیم که امروز دیدیم که ما را ملزم به درج سرچشمه ستاره ها کرده. ما هم نمی دانستیم و حالا که دانستیم نامش را لینک دادیم که هر کسی چیزی در این زمینه خاست بره سراغش.

1 Comments:

At ۱/۱۴/۱۳۸۵ ۱۰:۳۳ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
ترا گریه و سوز باری چراست
بگفت ای هوادار مسکین من
برفت انگبین یار شیرین من
چو شیرینی از من بدر میرود
چو فرهادم آتش بسر میرود
همی گفت وهر لحظه سیلاب درد
فرو میدویدش به رخسار زرد
که ای مدعی عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست
تو بگریزی از پیش یک شعله خام
من استاده ام تا بسوزم تمام
تورا آتش عشق اگر پر بسوخت
مرا بین که از پای تا سر بسوخت
نرفته ز شب همچنان بهره ای
که ناگه بکشتش پریچهره ای
همی گفت و میرفت دودش بسر
که این بود پایان عشق ای پسر

پایدار باد دوست قدیمی من
هرگز مباد خامشی سوته دلان

 

ارسال یک نظر

<< Home